بسم الله الرحمن الرحیم
انسان باید به گذشته اش بنگرد که از کجا آمده و به کجا باید برگردد ؛ " انّا لله وانّا الیه الرّاجعون " ما از سوی خدا آمده ایم و به سوی او هم برمی گردیم .
انسان باید به انسانیتش رجوع کند و برگردد . حال ما باید به چه بیاویزیم و با چه مرکبی باید حرکت کنیم که به انسانیت خود برگردیم ؟ با مرکب دین .
البته نه دینی که به ارث به تو رسیده و موروثی است ؛ بلکه دینی که با تحقیق آن را بدست آورده باشی نه با تقلید .
تو اول باید دیندار شوی و در شکل و شمایل یک انسان به اصل خود برگشت کنی . انسان عاقل باید حق را بجوید و به دنبال سعادت و خوشبختی حرکت کند ؛
نه در جهت شقاوت و بدبختی .ما باید به دور از هر تعصبی به دنبال این باشیم که کدام دین می تواند مرا در جهت سعادت یاری کند و کدام دین مرا از سعادت دور می کند .
ما نباید روی دین و مذهبی که موروثی به دست ما رسیده ؛ تعصّب بی اساس داشته باشیم و هر کدام بگوییم که دین من درست تر است .
ما باید ببینیم خدای مهربان ما را به کدام دین دعوت کرده و چه دینی را فرموده حق است ؟
کدام دین است که مرا در جهت سعادت پیش می برد و به انسانیت می رساند ؟
قران در (سوره بقره آیه 135) می فرماید : " انّ الدّین عندالله الاسلام ..." فطعا دین در نزد خدا اسلام است .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
هر چیزی را بسوزانیم ؛ ماهیتش تغییر می کند و به طور کلی از خاصیت اولیه اش می افتد .چوب را اگر بسوزانیم و
آنقدر بسوزد تا زغال شود ؛ ماهیتش عوض می شود و دیگر خاصیت چوب را ندارد و فقط به درد آتش می خورد ؛
درسته ؟! پس آثاری که از چوب صادر می شود را نمی توان از زغال توقع داشته باشیم . مثلا چوب را می توانیم
بتراشیم و آن را به شکل های مختلف میز و در و پنجره و.....در آوریم و از آن استفاده کنیم ؛ اما زغال را به
محضی که بتراشی ؛ پودر می شود . پس زغال هیچ کاربردی جز آتش و سوختن ندارد و فقط باید در آتش برود و بسوزد .
انسان ، حامل اسماء الهی است و برای این به دنیا آمده تا این اسماء را که خداوند در فطرت و درون او به امانت گذاشته را از قوه به بالفعل برساند و به سعادت برسد ؛ چون انسانیت انسان به این است که این گوهر
گرانبهای درونش را به فعلیت برساند و آثار انسانی از خود ظهور دهد . حال این انسان حامل اسماء الهی اگر با سیئات و گناهان پی در پی ؛ اسماء درونش را بسوزاند و از کار بیندازد ؛ بعد از سوخته شدن آیا ماهیتش عوض
می شود یا نمی شود ؟! بله ماهیت درونش از صورت انسانی به شیطانی تبدیل می شود و دیگر خاصیت یک انسان را ندارد و ابدا آثار انسانی از او ظاهر نمی شود . پس از انسانی که خود را و تمام سرمایه ی درونش را به
دنیای مدرنیته ی غرب فروخته و تمام ساعات عمرش را وقف دنیا کرده و به دنیا مشغول است و از آخرت باز مانده نمی توان از او توقع انسانیت داشت ، چون خاصیت انسانی او سوخته و از آثار افتاده .حال اگر تو بتوانی زغال را
به صورت اولیه اش برگردانی تا به تو مبلمان و کمد و ... تحویل دهد ؛ به همان اندازه خواهی توانست انسانی را که صورت انسانی او بر گشته را انسان کنی تا آثار انسانی از او صادر شود . پس انسانیت انسان به این است که
انسان باشد و آثار انسانی از خود بروز دهد . آثار انسانی یعنی انسانی که دارای عفو ، صبر ، بخشش ،صداقت ، رازداری ،خیر خواهی . ایمان ووووووو غیره باشد .
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
هر کاری آثاری دارد . یعنی به دنبال هر کاری ، آثاری نمودار می شود . وقتی غذا یا میوه یا موادی که حاوی آهن است ؛
یا ویتامین مشخصی را مصرف می کنی ؛ بعد از مدتی آثار آن را در جسمت می بینی .
به دنبال هر عمل عبادی که تو انجام می دهی ، آثار آن در روحت نمودار می شود . مثلا تو وقتی نماز می خوانی ، روزه می گیری یا حج مشرّف می شوی ؛
باید بعد از اتمام عمل ، آثار آن را در روحت ببینی . اگر آثار نماز و ... را در خودت نمی بینی و اگر حال تو در قبل و بعد از نماز یکی است ؛
و تو همان آشی و همان کاسه که ده سال پیش بودی ؛ پس روح تو تا امروز از حقیقت نماز غافل بوده و نتوانسته آن را بخورد و هنوز مزه ی نماز واقعی را نچشیده !
از کجا چنین چیزی را می گویم ؟ از آنجا که بعد از سالها نماز خواندن ، هنوز مقیّد به ترک گناه نیستی و هنوز رذایل اخلاقی را در خودت می بینی .
هنوز انسانیت در تو بی رنگ است و تو خیلی راحت غیبت می کنی و آبروی بیست ساله ی شخص را در یک ، دو دقیقه برباد می دهی ،
و این در حالی است که می دانی ؛ گناه غیبت ، شدید تر از زنا است . این رغبت و میل تو به غیبت و دروغ و تهمت و ربا و رشوه خواری و ...........
نشانگر این است که هنوز آثار نماز و روزه و حج و .... به جان تو نرفته و روح تو هنوز شیرینی عفو و بخشش و مناجات با خدا را نچشیده ؛
برای همین تا امروز گرسنه مانده و هر چه فریاد می زند که گرسنه و تشنه است تو صدای او را نمی شنوی و
او از شدت ضعف در میادین مختلف زندگی گیج می زند و راه را از چاه نمی شناسد ؛
چون غذا نخورده و بزرگ نشده و خوبی و بدی را از هم تشخیص نمی دهد .
در ادامه مطلب با ما همراه باشید ....
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
گندم برای اینکه آرد شود ؛ باید فشار بکشد یعنی محال است بدون فشار بتوان گندم را آرد کرد . بعد از پایان این مرحله اگر میل دارد به رتبه ی بالاتر برود و می خواهد به پختگی برسد باید علاوه بر آن فشار ، با اراده و بارغبت به
آتش رود ، چون پخته شدن = با سوختن است .
نمی شود بدون آتش ، پخته شود .
انسان در ابتدای سلوک و وارد شدن به عالم معنا ؛ باید فشار ابتدایی را بپذیرد و آن را تحمّل کند . زمانی که وجودش در این فشار کشیدن ها رشد کرد و بالا رفت ، اگر می خواهد به مرتبه ی بالاتر وجودش و به پختگی برتری
برسد ؛ باید بعد از این فشار ، در لابلای آتش مصیبتها و دردها ، پخته شود تا بالا رود و عروج کند . نان بعد از پخته شدن قرب پیدا می کند و انسانها برای بدست آوردن آن ، صفّ می کشند و آن را خریداری می کنند تا بخورند ، چون نان بعد از پخته شدن قابل خوردن می شود و قابلیت پیدا می کند که با انسان همراه شده و با خون او یکی شود .
انسان بعد از عبور از بلاها و فشارها و بعد از پخته شدن با ولیّ همراه می شود و ....
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
یک حیوان که دائم سرش رو به پایین است و مشغول چریدن است ، فقط جلوی پای خودش را می بیند ؛ دائم دهانش رو به پایین باز است و دنبال غذا می گردد تا بخورد . یعنی در تمام روز از صبح که چشم باز می کند ، تا شب
در این مشغول است . وقتی هم غذایی بیابد آنقدر می خورد تا سنگین شود ؛ بعد خودبخود در خوابی عمیق فرو می رود و بعد از بیداری باز سرش رو به زمین است و دنبال غذا می گردد . لذا این خو کردن و انس با طبیعت او را
در همین وضعیت رو به پایین نگه می دارد تا زمانی که او را به کشتارگاه می برند و کارد را بالای سرش می بیند . البته کمال گوسفند در همین است و مآموریت او در زمین همین است که فربه شود تا با خون و گوشت
انسان عجین شود . این مثال فقط برای درک بهتر مطلب است که گوسفند ، حیوان است و به اقتضای حیوانیتش فقط باید بچرد و بخورد .
خداوند تمام موجودات زمین را در چهار گروه خلق کرده : 1- جماد 2- نبات 3-حیوان 4- انسان
جماد مانند سنگ که حرکت ندارد و نبات مانند سبزه و گل که از جماد بالاتر است چون حرکت و رشد دارد . حیوان مانند گوسفند که از نبات بالاتر است چون علاوه بر حرکت و رشد ، قوّه ی غضبیه و شهویه دارد و می تواند
بدود ، به ما حمله کند . و انسان که از حیوان بالاتر است ؛ چون علاوه بر حرکت و رشد نباتی و حیوانی و قوّه ی غضبیه و شهویه ؛ دارای عقل است و با فعال کردن عقلش میتواند به تمام عوالم وجودش دست پیدا کند .
متأسفانه امروزه اکثریت آن را راکد رها کرده اند ، لذا مرتبه ی آنها از حیوان هم پایین تر آمده . انسانی که انسانیت خویش را فراموش کرده و به زندگی حیوانی خود خو کرده ، آنقدر سرش را در طبیعت فرو کرده و آن خود
عالی را در این آغل دانی تن اسیر کرده که به مرور زمان .......... در ادامه مطلب با ما همراه باشید .
برچسبها:


















